موسی اکرمی، استاد فلسفه علم، مترجم و نویسنده در حوزه فلسفه در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده است به جای خالی آثار ترجمه شده نویسندگان کلاسیک حوزه فلسفه علم و تحلیلی پرداخته و اعتقاد دارد، «فرهنگ» بخش مهمی در کشورمان است که در سایه قرار گرفته است. به گزارش مهر گیلان ، موسی […]
موسی اکرمی، استاد فلسفه علم، مترجم و نویسنده در حوزه فلسفه در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده است به جای خالی آثار ترجمه شده نویسندگان کلاسیک حوزه فلسفه علم و تحلیلی پرداخته و اعتقاد دارد، «فرهنگ» بخش مهمی در کشورمان است که در سایه قرار گرفته است. به گزارش مهر گیلان ، موسی اکرمی- مترجم و نویسنده فلسفه: یکی از علاقهمندیها و زمینههای پژوهشی من، فلسفه تحلیلی و دیگر شاخههای آن است که بیشتر در کشورمان با عنوان «فلسفه مضاف» شناخته میشود. فلسفه علم هم از اشتغالات جدی من است اما در کنار این مباحث کم و بیش به سنت «کانتینال» نیز علاقه دارم و به کانت و ادامهدهندگان راه او در فلسفه آشنایی و علقهای خاص دارم.
فلسفه علم، رشتهای است که در دانشگاه به تدریس آن مشغول هستم اما باید بگویم از وقتی این رشته که یکی از شاخههای فلسفه است در دانشگاه تاسیس شد تا کنون، ترجمه مناسبی از آثار کلاسیک دراینباره صورت نگرفته و در یک جمله باید بگویم ترجمه مناسبی از فلسفه علم و فلسفه تحلیلی در فضای آکادمیک ایران وجود ندارد و من به دانشجویانم نشانی متون انگلیسی را میدهم. اگر بخواهم به برخی آثار کلاسیک که ترجمه خوبی از آنها در ایران انجام شده اشاره کنم، باید به آثار «کارل پوپر» بپردازم.
این نکته را نیز نباید فراموش کرد که ترجمه به واقع کار سهل و ممتنعی است و کتابهایی بهویژه در رشته فلسفه و فلسفه تحلیلی مخاطب کمتری دارد. در کنار آن شمارگان پایین کتاب همه و همه دست به دست هم میدهند تا مترجمان کمکار شده و به سوی متون عامتر پناه ببرد که میتواند به چاپ و یا فروش آنها امیدوار باشد. باید به این نکته توجه داشته باشیم که مترجمان نیز جزو اقشاری هستند که با کار ترجمه گذران زندگی میکنند و وقتی تعداد شمارگان کتاب و مخاطب در حوزههای تخصصی ریزش میکند، آنها نیز درگیر کارهای دیگر میشوند و یا به ترجمه سایر متنها میپردازند. با مقایسهای کوچک بین آنچه امروز دیده میشود و آنچه در سالهای گذشته در دنیای کتاب و ترجمه دیده میشد، میتوان به این نکته پی برد که چاپ پنج هزار نسخهای کتاب و حمایت نهادها از مترجمان زبدهای مانند مرحوم منوچهر بزرگمهر یا نجف دریابندری و عزتالله فولادوند زندگی این گروه از مترجمان را تامین و آنها را در ترجمه آثار فلسفی ترغیب میکرد اما امروزه این وضعیت وجود ندارد و لزوم توجه نهادها و موسسات به حمایت از مترجمان احساس میشود که این حمایت جز ترجمه آثار درجه یک از منابع دسته اول خروجی دیگری ندارد. متاسفانه باید به این نکته اشاره کنم که بخش «فرهنگ» که یکی از ابعاد آن ترجمه و تالیف کتاب است در سایه قرار گرفته است. از این نکته نیز نباید غافل شد که اگر در سالهای گذشته مترجمان خوب و متبحر داشتیم، دانشجویان خوب و کوشایی نیز بودند که خودشان به دنبال ترجمه و مطالعه بودند. در سالهای اخیر علاوه بر درخواست معلمان برای ترجمه و مطالعه یک مقاله علمی در رشتهای مانند فلسفه دانشجویان با استفاده از فضای مجازی و «نت» به وبلاگها و صفحات اینترنتی مراجعه و متون ساده را مطالعه میکنند که این موضوع نیز از دیگر آسیبهای موجود در فضای دانشگاهی در رشته فلسفه است که البته میتواند در سایر رشتهها نیز خودی نشان دهد./انتهای پیام/ (ایبنا)
این مطلب بدون برچسب می باشد.
Δ